نقش شوراهاي آموزش و پرورش در مشاركت و توسعه و تسهيل فعاليت هاي آموزشي :
شوراها به منظور تحقق مشاركت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهره گيري از منابع و امكانات موجود در كشور در جهت ارتقاي كمي و كيفي آموزش و پرورش و تسهيل در اجراي فعاليت در استان ها، شهرستان ها و مناطق كشور تشكيل شده است اين شوراها با تركيبي بسيار مناسب و قانوني به عنوان يكي از مهمترين مراكز تصميم گيري و برنامه ريزي در امور مختلف آموزش و پرورش مشغول به فعاليت شده اند.
شوراهاي آموزش و پرورش در مقايسه با ديگر فعاليت ها كه تحت عنوان مشاركت هاي مردمي در آموزش و پرورش صورت مي گيرد جامع ترين شكل مشاركت منطقه اي در آموزش و پرورش است. با تشكيل اين شوراها اين پيام تجلي يافت كه از بين بردن مشكلات دانش آموزان، معلمان، و مدارس فقط به عهده ي آموزش و پرورش نيست. بلكه مردم و مسئولان اجرايي نيز سهم عمده اي از اين وظيفه را به عهده دارند. لذا اگر در كليه شهرستانها، نواحي ومناطق اين قانون اجرا شود مي تواند بهترين مصداق مشاركتها در آموزش و پرورش تحقق پيدا كرده و تحولي بنيادين بوجود آورد. استفاده از منابع و امكانات مالي و فكري منطقه اي و نظارت هاي مردمي و محلي در پاسخ گويي به نقايص و برطرف نمودن تنگناها و مشكلات مالي آموزش و پرورش از مهمترين دستاوردهاي شوراهاي آموزش و پروش است . مهمترين اهدافي كه كشورها آن را دنبال نموده اند در مرحله ي اول حركت كردن به سوي
غير متمركز نمودن تصميم گيري ها و داشتن اختياراتي است كه بتواند خود در كار و برنامه ريزي ها مجري باشد درمرحله دوم تامين منابع مالي است كه اين امر به روش هاي زير صورت مي گيرد.
1- سازماندهي و نهادينه نمودن خود ياري اولياء در آموزش و پرورش
2- حمايت از خيرين مدرسه ساز و تشويق مردم جهت واگذاري زمين و ساختمان به
آموزش و پرورش، استفاده از منابع بخش خصوصي، دريافت ها ، ماليات ها، و ... .
3- هدف ديگري كه شوراها دنبال مي كند ايجاد نظارت عمومي آموزش و پرورش است . مردم بايد در مسائل آموزش و پرورش و حتي در مسائل تخصصي اظهار نظر كنند و اين لازمه ي پويايي در رشد آموزش و پرورش خواهد بود.
از نظر حقوقي نيز اين حق مردم است كه نظارت داشته باشند و نظر بدهند زيرا آنها بهترين سرمايه هاي خود را كه فرزندانشان مي باشند به مدرسه سپرده اند و اين شوراهاي آموزش و پرورش هستند كه
مي توانند نظرات مردم را دريافت و اعمال كنند.
اميد است شوراهاي آموزش و پرورش در سطوح مختلف با همكاري و همگامي اوليا دانش آموزان و مدرسه با همفكري و تشريك مساعي و استفاده از كليه امكانات ومنابع بتوانند گام هاي موثري در راه توسعه و پيشرفت برنامه هاي آموزشي و پرورشي كشور بردارند.[4]
حل مشكلات آموزش و پررش بدون مشاركت مردم ممكن نيست:
از آنجا كه انسانها مختارند و هر كسي كه مختار است مسئول مي باشد و بايد در قبال مسئوليتهاي خود پاسخگو باشد و از طرف ديگر انسانها داراي استعداد هاي متفاوتي هستند كه تفاوت اين استعدادها به خاطر نيازهاي متفاوت وگوناگوني است كه در جامعه وجود دارد. بنابراين اگر جامعه بخواهد به فلاح و رستگاري دست پيدا كند، استعدادهاي خدادادي همه انسانها بايد به فعليت برسد و اين امكان پذير نيست مگر اينكه همه انسانها به جاي تماشاچي ، بازيگران نقش هاي اجتماعي و فردي خود باشند اما نكته اينجاست كه آموزش و پرورش در اين ميان نيازمند يك عزم ملي براي تحول است كه اين عزم بدون مشاركت مردم تحقق نمي يابد . اگر نگاهي به تجزبه ي بشري در 50 سال اخير كشورهاي متعدد شود و به آن به عنوان يك امر تطبيقي و مقايسه اي توجه گردد مشاركت مردم در آموزش و پرورش يك اصل خدشه ناپذير و از سوي ديگر اين اصل ، عنصر تحول در آموزش و پرورش است و مضافا اينكه تربيت نيروي انساني ، به عنوان مهمترين منابع ملي قلمداد مي گردد. براي رسيدن به اين هدف، بايد قدم هاي بزرگي برداشته شود. شايد اولين گام تغيير در نگاه مسئولان و مردم و در واقع فرهنگ سازي باشد، لذا بايد اذعان كرد كه بدون مشاركت مردم در آموزش و پرورش نمي توان تحول بنيادين ايجاد كرد. فقر مدارس ما از نظر مالي با توجه به همه اعتباراتي كه دولت پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به ويژه دولت نهم به آن اختصاص داده است ، بدون همكاري و همياري مردم تبديل به غنا نخواهد شد.
- مدارس ما تا رسيدن به شرايط استاندارد فاصله هاي زيادي دارند. از آزمايشگاه تا كارگاه فضاي روباز ورزشي داخل مدرسه نيازمند حمايت مردم و دولت هستند. بنابراين بايد اين نگرش را ايجاد كرد كه يكي از بهترين مكانها براي هزينه ي خانوار ، مدارس مي باشند و نيز بايد اين نگرش را ايجاد كرد كه يكي از بهترين ماليات ها و عوارض ، ماليات و عوارض آموزشي است. بنابراين بايد براي شهرداريها اين نگرش را تعميق نمود كه يكي از بهترين خدمات عمومي براي پروش انسان شهروند منضبط آموزش و پرورش مي باشد.
شعار آموزش و پرورش را بعد از «مدرسه زندگي» بايد اين عنوان قرار داد تا هم به مدرسه زندگي و هم هم به تحول بنيادين در آموزش و پرورش رسيد تصميم محلي- منابع محلي؛ يعني مدرسه به عنوان كانون توسعه تكامل بايد منبع درآمد محلي داشته باشد و بر اساس همين منابع ، مديران، عوامل، دبيران و خانواده ها تصميم لازم را براي رسيدن به اهداف پرورشي و آموزشي بگيرند.[5]
برنامه هاي دفتر توسعه مشاركت هاي مردمي و امور شوراهاي وزارت آموزش و پرورش:
1. رقابتي كردن فعاليتهاي شوراهاي آموزش و پرورش ازطريق ارزشيابي عملكرد شوراهاي برنامه ريزي استان ها و انتخاب و معرفي شوراهاي برتر
2. افزايش نقش كار گروه هاي شوراهاي برنامه ريزي در ارتقاء كيفيت مصوبات شوراها، با توجه به دستورالعمل ساماندهي ابلاغ شده ونظارت بر اجراي دستورالعمل مذكوردر سال جاري
3. جلب همكاري نهادها و دستگاه هاي برون سازماني دولتي و غير دولتي كه در قانون وظايفي متوجه آنان است.
4. تعامل با شهرداريها و شوراهاي اسلامي شهرها از طريق شوراهاي برنامه ريزي در راستاي انجام وظيفه مصرّح در قانون
5. تلاش براي ارتقاء نقش شوراها از وضعيت كنوني (شوراي مشورتي) به وضعيت مطلوب(شوراي راهبردي و برنامه ريزي)
6. تقويت نظارت بر شوراهاي آموزش و پرورش ازطريق اعزام گروه ها ي كارشناسي دفتر و پيگيري نظارت بر شوراهاي آموزش و پرورش شهرستان و مناطق توسط سازمانها
7. افزايش كارايي و اثر بخشي شوراها از طريق تبادل تجارب بين شوراهاي آموزش و پرورش به خصوص ماده 4 و بندهاي 22 گانه ماده 8 قانون(شرح وظايف شوراهاي برنامه ريزي استان، شهرستان، منطقه) و مواد مالي قانون(يعني مواد 11-13-16-17و 18).
8. نظارت بر اجراي دوره آموزشي«تبيين قانون شوراهاي آموزش و پرورش» ويژه اعضاي شوراهاي استانها و برگزاري گردهمايي هاي توجيهي براي مديران مشاركتهاي مردمي و مسئولان امور شوراهاي سازمان آموزش و پرورش.
9. توسعه و ارتقاي كيفيت محتواي «پايگاه اطلاع رساني اينترنتي دفتر» با هدف حضور هر چه فعالتر صاحب نظران و دست اندر كاران شوراها.
10. برنامه ريزي و تلاش براي ايجاد ارتباط موثر بين شوراي برنامه ريزي و توسعه استان و شوراي آموزش و پرورش استان با توجه به اينكه رياست هر دو شورا بر عهده استاندار است مي تواند كارايي اين شورا را افزايش دهد.
11. پيگيري لايحه بازنگري و اصلاح « قانون تشكيل شوراهاي آموزش و پرورش» كه هم اكنون در معاونت حقوقي و امور مجلس وزارت متبوع مراحل نهايي خود را طي مي كند و به زودي به هيات محترم دولت تقديم خواهد شد.
12. تعامل با سازمان بازرسي كل كشور براي تحقق ظرفيت هاي قانون تشكيل شوراها با استفاده از اهرم نظارت سازمان بازرسي كل كشور بر عملكرد سازمانها، وزارتخانه ها و ساير نهادهاي مرتبط خصوصا شهرداريها كه پيشنهاد اوليه دفتر مورد موافقت محترم سازمان قرارگرفت.
- شيوه هاي جلب و جذب مشاركتهاي مردمي در آموزش و پرورش:
مشاركت هاي مردمي، تجلي عشق و درك مردم از تعليم و اهميت والاي آن در جهان معاصر و تمدن كنوني به شمار مي آيد. عشق و علاقه به آموزش و پرورش كودكان، نوجوانان و جوانان زيباترين و بهترين زمينه هاي مشاركت مردم در امر تعليم و تربيت را فراهم آورده است.
پيش از اين مفهوم سنتي مشاركت هاي مردمي ، وجه مالي آن را به تنهايي به ذهن ما متبادر مي نمود به عبارت ديگر پدران و مادران معناي مشاركت را پرداخت وجوهي براي هزينه هاي مدرسه مي دانستند. اما امروزه مفهوم مشاركت بسيار عام تر از گذشته و مشاركت به معناي دست در دست هم گذاشتن براي به انجام رساندن كارهاست. كاري كه مي تواند به صورت پرداخت وجوه مادي، انجام كمك هاي فكري و حتي كارهاي تخصصي تجلي يابد.
آنچه امروزه انجام ومشاركت را در يك جامعه با معني مي سازد اراده ، خواست و باور مردم در انجام آن مي باشد و اين امر زماني تحقق مي يابد كه 2 عنصر آگاهي مشاركت و تضمين نحوه ي مشاركت به عنوان امري جدي و مستمر مورد توجه قرار مي گيرد. اگر انسانها از نحوه ي مشاركت و نياز به آن اطمينان حاصل نمايند و بدانند كه ارايه مشاركت آنها مستمر و جدي است قطعا از انجام آن مضايقه نخواهند كرد اما آنچه اين گمان براي آنان حاصل مي شود كه موضوع مشاركت فقط در زمان هايي خاص، آن هم براي رفع نيازهايي معين انجام مي گيرد، باور مشاركت در آنان به صورت جدي ايجاد نخواهد شد.
آگاهي به شيوه هاي گوناگون در زمينه مشاركت صحيح و پايدار در مردم ايجاد مي شود كه به صورت كمي در سطح جامعه با تبليغات گسترده، سازمان و رسانه هاي گروهي مانند راديو و تلويزيون انجام
مي شود. در سطوح پايين تر اداره هاي آموزش و پرورش مناطق و نواحي و مدرسه ها كه مهمترين مراكز بالا بردن سطح آگاهي مردم هستند اين وظيفه را بر عهده دارند. در مدارس اغلب با تشكيل جلسات انجمن اوليا و مربيان ، برپايي كلاس آموزش خانواده، تشويق اوليا جهت مراجعات مكرر و با معلم و مربي دانش آموزان و تعقيب وضعيت آموزشي و تربيتي فرزند خود، تشويق اوليا جهت مطالعه و نشريات آموزشي و تربيتي مخصوصا مجلات تربيت و پيوند، برپايي نمايشگاهي از حاصل كار و تلاش دانش آموزان و دعوت اوليا جهت بازديد از آن وتشكيل بازديدها و اردوها مي توان ميزان آگاهي اوليا را بالا برد. فرهنگ مشاركت در تمامي ابعاد اجتماعي، امري مولد و سازنده به شمار مي رود. اما چنين تاثيري مادام كه در تربيت انسان يعني آموزش و پرورش مطرح باشد اثري مضاعف بر جاي مي گذارد.
اساسي ترين راه در جهت مشاركت دادن فعال مردم در امر آموزش و پرورش آگاه نمودن آنان با چگونگي مشاركت و انواع مشاركت اهداف مورد نظر مي باشد. از راه هاي گوناگون آگاهي دادن به مردم به موارد مهم و قابل دسترس اشاره مي شود.
- انجمن اوليا و مربيان:
نقش انجمن اوليا و مربيان درزمينه مشاركت مردم در آموزش و پرورش بسيار اساسي است. انجمن اوليا و مربيان هر مدرسه ، هيات منتخبي از اولياي دانش آموزان و مربيان همان مدرسه كه با تفاهم و صميميت و به منظور تقويت همكاري مشاركت اولياي دانش آموزان جهت كمك به ارتقاي كيفيت فعاليتهاي آموزش و پرورش و گسترش ارتباط خانه و مدرسه و بر طبق مقررات و ضوابط وزارت آموزش و پرورش انجام وظيفه مي نمايد.
- راه هاي گسترش مشاركت اوليا و مربيان:
به منظور توسعه مشاركت اوليا و مربيان مي توان موارد زير را مورد توجه قرار داد:
الف: توجه به انتظار اوليا
يكي از راهكارهاي گسترش مشاركت اوليا در فعاليت هاي متنوع مدرسه، توجه به انتظارات اولياست. در تحقيق انجام شده تحت عنوان بررسي نگرش مديران مدارس ، اولياي دانش آموزان و كارشناسان، انجمن اوليا و مربيان سراسر كشور درباره طرح جامع مشاركت انتظار متقابل اوليا و مربيان مورد انتظار قرار گرفت.
مهم ترين انتظارات اوليا از مديران بر اساس نتايج بدست آمده عبارتند از :
1. حضور همه جانبه اوليا و مربيان در تصميم گيري هاي آموزشي ، پرورشي و اداره مدرسه
2. اطلاع رساني دقيق و به موقع درباره ي وضعيت تحصيلي و تربيتي دانش آموزانف مسائل و مشكلات مدرسه
3. قدرداني از فعاليت ها و همكاري هاي مدرسه
4. ايجاد فضاي لازم براي رشد و شكوفايي استعداد هاي دانش آموزان
5. استفاده مناسب از تواناييهاي تخصصي و مهارتي اوليا
6. برگزاري جلسات مشترك اوليا و مربيان به طور مستمر
7. كيفيت بخشي به امر آموزش در مدارس.
- كلاسهاي آموزش خانواده:
نقش كلاسهاي آموزش خانواده در جهت افزايش مشاركت هاي مردم در آموزش و پرورش بسيار اساسي است. وزارت آموزش و پرورش به عنوان بزرگترين نهاد تعليم و تربيت در كشور كه بيشترين فصل مشترك را با جامعه يعني خانواده دارد موثرترين رسالت خود را جلب مشاركت هاي پدران و مادران در امر فرهنگ سازي از طريق ارتباط بيشتر خانه و مدرسه و ارتباط مستمر با خانواده ها و دانش افزايي آنان مي داند آموزش خانواده در جهت آشنا نمودن آنان با وظايف رفتاري خود براي انجام مشاركت هاي لازم در امر تعليم و تربيت فرزندانشان به حساب مي آيد. اين كار بسيار مفيد باعث شفاف شدن ابطه معلم و دانش آموزان از يك سو و اوليا و مربيان از سوي ديگر مي شود. بسياري از اوليا راه و شيوه هاي راهنمايي كودكان خود را نمي دانند. آنها علاقه وافري در ياري دادن به فرزندان خود دارند. در آموزشگاهها ديده شد خانواده هايي كه مرتب در اين كلاس ها حضور مي يابند افت تحصيلي دانش آموزان كه به صورت هاي مردود شدن و تكرار پايه ، ترك زودرس تحصيل و يا تجديد شدن نمود مي يابد. بسيار كاهش يافته است و در مسايل جدي مربوط به فرزندانشان سهيم شده و با آگاهي و درايت براي حل مسايل آنان همكاري مي نمايند.[6]
- گسترش راه هاي جلب مشاركت و تامين منابع مالي:
از آنجا كه 94 درصد اعتبارات آموزش و پرورش به حقوق فرهنگيان تعلق مي گيرد ، سهم منابع مالي غير پرسنلي تنها 6 درصد است، در حالي كه در كشورهاي صنعتي اين رقم به 40 درصد مي رسد.
آموزش و پرورش و اقتصاد از دو مقوله متفاوت فرهنگ و ماديات هستند كه به ظاهر با هم ارتباطي نداند اما به واقع اگر عميق تر به اين موضوع نگاه كنيم، آموزش و پرورش مي تواند تاثير بسيار شگرفي در اقتصاد ملي ايفا كند.
فقر زدايي، حفاظت از محيط زيست و كاهش ناهنجاري هاي اجتماعي از تاثيرات غير مستقيم آموزش و پرورش بر اقتصاد و افزايش بهره وري با كمك آموزش و در نتيجه رشد اقتصادي از تاثيرات مستقيم آموزش و پرورش در اقتصاد ملي است . با توجه به آمار سال مركز آمار ايران مبني بر نسبت سهم افزوده به سهم مصرف، بخش معدن با نسبت 16 بالاترين رتبه و آموزش و پرورش با كسب ضريب 4/3 در شاخه هاي مختلف ، رتبه چهارم را به خود اختصاص دادند. از ضريب 4/3 ، بيشترين سهم به آموزش و پرورش ابتدايي اختصاص يافته است كه اين امر نشان مي دهد كه مهم ترين بخش سرمايه گذاري در آموزش و پرورش مربوط به آموزش و پرورش ابتدايي است و اساسا سرمايه گذاري در آموزش و پرورش نه يك اقدام مصرفي، بلكه يك اقدام زير بنايي است و اين امر مصداقي از معارف اسلامي ما نيز هست.
در آمار مقايسه اي بانك جهاني بين كشورهاي صنعتي و غير صنعتي مبني بر ارزيابي ميزان تاثير گذاري سه منبع اصلي ثروت يعني منابع فيزيكي ، انساني و طبيعي در اين كشورها عنوان شده كه در كشورهاي صنعتي بيش از 67 در صد از منابع ثروت، توسط منبع نيروي انساني تامين مي شود كه اين سهم دركشورهاي درحال توسعه به 56 درصد و در كشورهاي صادر كننده مواد خام به 36 درصد مي رسد. از نگاه اسلامي، اقتصاد يكي از اهداف عمده آموزش و پرورش و يكي از بزرگترين مسايل دستيابي به اهداف در آموزش و پرورش است كه مطابق با اين نگاه ، هم اكنون آموزش و پرورش به دنبال اين است كه انساني شايسته از تمامي ابعاد اعم از مولد، كارآمد، آشنا به اقتصاد اسلامي ، دانا به روشهاي كسب معاش حلال، ساده زيست، قانع، آشنا به منابع اقتصادي كشور، دانا به روشهاي استفاده از منابع مالي ، عدالت جو و در مجموع يك انسان كامل از نظر اقتصادي تربيت كند.
با توجه به نسبت عملكردي 2/127 آموزش و پرورش به مصوب 100 در 14 سال گذشته ، آموزش و پرورش به طور متوسط سالانه 2/27 درصد كسري بودجه داشته است كه اين رقم در محاسبه 10 سال گذشته به 7/32 در صد مي رسد. در قانون شوراهاي آموزش و پرورش پيش بيني شده است كه از شهرداريها عوارضي به نفع آموزش و پرورش اخذ شود كه متاسفانه اين قانون نيز اجرايي نمي شود.
يكي از راه هاي تامين هزينه هاي آموزش و پرورش ، سهام عدالت است اگر 20 تا 40 ميليارد تومان از سهام عدالت برخي از كارخانجات ، بانك ها و پالايشگاه ها به آموزش و پرورش اختصاص يابد از سود آن بسياري از مشكلات اقتصادي آموزش و پرورش برطرف خواهد شد. توسعه فرهنگي و همياري مردم يكي از راههاي ديگري است كه از طريق آن مي توان بسياري از مشكلات اقتصادي آموزش و پرورش را برطرف كرد و اگر تاكنون در اين زمينه به اندازه كافي اقدام نشده ، مشكل اصلي را بايد از ناتواني مديران مدارس در جلب مشاركت مردم دانست نه خود مردم.
ارتقاي توان تخصصي آموزش و پرورش در عرصه اقتصاد با بهره وري از پژوهشكده ها ، رسانه ها و سايت هاي تخصصي در زمينه حل مشكلات اقتصادي آموزش و پرورش بسيار حائز اهميت است؛ چرا كه آموزش و پرورش بايد به زبان اقتصاد مسلط شود تا بتواند از جايگاه اصلي خود دفاع كند.
بهبود اقتصاد آموزش و پرورش ، تاكنون تنها در حد يك توصيه اخلاقي مطرح شده است و تنها در زماني اين توصيه به مرحله اجرا در مي آيد كه كيفيت به ريال تبديل شود و ما بتوانيم يك رشد محسوس در اقتصاد آموزش و پرورش را شاهد باشيم.[7]
- نحوه اخذ كمك هاي مالي داوطلبانه به مدارس با مشورت و توافق اوليا تعيين مي شود:
چگونگي اخذ هر گونه كمك مالي داوطلبانه به مدارس در انجمن اوليا و مربيان مدرسه و با حضور نمايندگان اوليا، بررسي و تصميم گيري خواهد شد. اخذ هر گونه وجه به صورت اجباري در زمان ثبت نام اكيدا ممنوع است و با هرگونه تخلف در اين راستا به شدت برخوردار خواهد شد.
خانواده و مدرسه دو ركن اساسي در تعليم و تربيت هستند و انجمن اوليا و مربيان نيز در همين راستا و به منظور برقراري ارتباط و همكاري بين خانه و مدرسه تشكيل شده است. گستردگي و نفس كار آموزش و پرورش، اهميت مشاركت اوليا در اين حوزه را بيش از پيش مشخص مي سازد.
دستورالعمل ساماندهي كمك هاي مردمي به سازمان هاي آموزش و پرورش سراسر كشور ابلاغ شده است و كليه مدارس موظفند برنامه هاي خود را در راستاي اجراي اين دستورالعمل ، تنظيم نمايند. بر اساس اين دستورالعمل، كمك هاي مردمي بايد صد در صد داوطلبانه باشد و خارج از فصل ثبت نام دريافت شود و ثبت نام به هيچ عنوان ، مشروط به دريافت كمك نباشد.
شوراهاي آموزش و پرورش يك ماه قبل از آغاز سال تحصيلي ضوابط و نحوه جذب مشاركتهاي مالي داوطلبانه اولياي دانش اموزان را بنا بر پيشنهاد انجمن هاي اوليا و مربيان و متناسب با شرايط و مقتضيات اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي هر منطقه، بررسي كرده و جهت اجرا ابلاغ مي نمايد. اولياي دانش آموزان در قبال پرداخت وجوه داوطلبانه به صورت نقدي و يا چك بانكي، بايد قبوض هديه به مدرسه و يا رسيد مصوب شوراي آموزش و پرورش را از مديران دريافت نمايند.
لازم است چك هاي كمك به مدرسه در وجه مدرسه صادر گردد و از واريز هر گونه وجهي به حساب اشخاص ، جدا خود داري شود. مديران مدارس موظفند حد اكثر ظرف مدت يك هفته وجومه دريافتي را به حساب دولتي مدرسه ، واريز نمايند. در پايان ارديبهشت ماه هر سال نيز مديران با همراه داشتن ته فيش هاي قبوض هديه به مدرسه و ساير مستندات كمك هاي مردمي به اداره ي آموزش و پرورش منطقه مراجعه و تصفيه حساب مي نمايند. دبيران شوراهاي آموزش و پرورش موظفند ضمن كنترل و نظارت بر نحوه ي جذب وجوه و كمك هاي اوليا در چارچوب مصوبات وزارت آموزش و پرورش، گزارش عملكرد سالانه ي مدارس تابعه ي خود را تا پايان تير ماه هر سال به سازمان آموزش و پرورش استان مربوطه ارائه نمايند. رئيس سازمان آموزش و پرورش نيز موظف است ضمن نظارت بر حسن اجراي برنامه ها تا پايان 15 مرداد ماه هر سال ، گزارش عملكرد استان را به انجمن مركزي اوليا و مربيان ارسال نمايد. كميته اي متشكل از نمايندگان معاونت هاي وزارت آموزش و پرورش و برخي دفاتر ستادي در سه سطح وزارتخانه ، سازمانهاي آموزش و پرورش و مناطق بر اجراي دستورالعمل ساماندهي كمك هاي داوطلبانه اوليا نظارت مستمر دارند از مشاركت هاي مالي داوطلبانه اوليا در راستاي تشكيل كلاس ها و خدمات آموزشي فوق برنامه و صرفا با رضايت و توافق اوليا بهره گيري مي شود. كلاسهاي فوق برنامه در خارج از ساعت موظف و وقت قانوني دروس مدرسه برنامه ريزي مي شود دانش آموزاني كه به صورت داوطلبانه كمايل به شركت در كلاسهاي جبراني براي دروس تجديدي هستند مي توانند هزينه كلاس ها را پرداخت كنند و در قبال آن از يك نوبت بيشتر امتحان تجديدي برخوردار شوند. به منظو.ر بي بهره نماندن دانش آموزان بي بضاعت يا كم بضاعت از امكامات امتحان دوباره تجديدي ف امكاناتي توسط انجمن اوليا و مربيان پيش بيني شده است. [8]
- نتيجه گيري:
در نيم قرن گذشته آموزش و پرورش از مردمي ترين نهادهاي دولت بوده است و به همين دليل در مقابل هجوم هاي متفاوت ضد فرهنگي استبداد و استعمار در سه دهه ي قبل از انقلاب شكوهمند اسلامي سنگر راستين و صادقانه ي دفاع از ارزشها و حفظ مواريث فرهنگي بوده است. با توجه به وفاداري به ارزش ها و سنت هاي اجتماعي- اعتقادي مردم، اين نهاد مورد علاقه و وثوق مردم بوده و علاقه مندي مردم به نهاد آموزش و پرورش در جلوه هاي متفاوت بروز يافته است. مردم براي ساختن و عمران مدارس از خود مايه مي گذاشتند و از تهيه امكانات اوليه ساختماني گرفته تا بنايي آن را خود بر عهده مي گرفتند.
مردم با بضاعت اندك خود ، اما با عشق و صداقت با عنوان انجمن هاي خانه و مدرسه به تعليم و تربيت كمك مي كردند شايد بتوان گفت كه مهمترين شاخصه ي علاقه ي مردم به تعليم و تربيت قبل از انقلاب ، حرمت و احترامي بود كه آنان در دل به نهاد تعليم و تربيت مي گذاشتند و به همين دليل هم معلمان احساسي عميق از عزت نفس داشتند و مديران و مسئولان آموزش و پرورش هم هرگاه احساس نيازمندي براي كمك به مردم مي نمودند مردم را صادقانه در كنار خود مي يافتند. آنچه ذكر گرديد اشاراتي كوتاه به سوابق درخشان همكاريهاي مردم با آموزش و پرورش در نيم قرن گذشته است خوشبختانه سير صعودي همكاري خانه و مدرسه نشان از تمايل و علاقه مندي مردم به همكاري با نهاد تعليم و تربيت دارد اين تمايل تا به حدي است كه آنان به منظور ثبت نام فرزندان خود در مدارس برتر حاضر به مشاركت زايد الوصف و دور از انتظارند در چنين شرايطي بايد از فرصت هاي گرانبهاي موجود استفاده كرد و از اين همه سرمايه هاي موثر براي بهبود و بهينه سازي آموزش و پرورش كشورمان بهره برد.
اميد است شوراهاي آموزش و پرورش در سطوح مختلف با همكاري و همگامي اوليا ، دانش آموزان و مدرسه با هعمفكري و تشريك مساعي و استفاده از كليه امكانات و منابع بتوانند گامهاي موثري در راه توسعه و پيشرفت برنامه هاي آموزشي و پرورشي كشور بردارند.
پيشنهادات
1. استفاده از مهارت ها و توانايي هاي اوليا به شكل عملي
2. راه اندازي نشريه يا گاهنامه ي انجمن مدرسه براي ارتباط بيشتر با اولياي دانش آموزان
3. بر پايي روز مشاركت در مدرسه ( با موضوع خاص)
4. آشنا نمودن والدين با وظايف رفتاري شان براي انجام مشاركت هاي لازم در امر تعليم و تربيت فرزندانشان از طريق آموزش خانواده
5. نهادينه كردن اقدامات خيرين در برنامه ريزي هاي آموزشي و پرورشي
6. سازماندهي خودياري اوليا در آموزش و پرورش
7. آگاه نمودن والدين از چگونگي مشاركت آنان در امر آموزش و پرورش به منظور فعال نمودن مشاركت آنان
8. اطمينان دادن به والدين دانش آموزان مبني بر اينكه ارايه مشاركت آنها مستمر و جدي است.
9. استفاده از مهارت ها و تخصص والدين براي انجام خدمات مورد نياز مدرسه
10. مشاركت اقتصادي اوليا براي مساعدت مسئولان مدارس در زمينه ي رفع نيازهاي دانش آموزان و فراهم نمودن زمينه هاي رشد و اعتلاي تعليم و تربيت در آنها
11. ايجاد آمادگي براي مشاركت فكري اوليا در زمينه رفتار مناسب و هم سو با تربيت مدرسه
12. تدوين قانون انجمن هاي اوليا و مربيان براي جذب مشاركت هاي اوليا و تحقق آموزش و پرورش مطلوب.
13. ايجاد بستر مناسب براي جلب مشاركت هاي مردمي و استمرار كمك هاي خير خواهانه آنان
14. آموزش همگاني در زمينه هدفهاي قانون در تمامي سطوح جامعه و تعيين نقش احاد ملت در اجراي صحيح قانون.
15. بهره گيري از موقوفات؛ موقوفاتي وجود دارد كه از درآمد سرشار آنها مي توان براي گسترش آموزش و پرورش و كمك به دانش آموزان بي بضاعت و رفع ساير نيازهاي آموزش و پرورش استفاده كرد.
16. دقت نظر در عضويت اعضاي انتخابي شورا؛ به اعضايي كه در شورا انتخاب مي شوند بايد مورد اعتماد با عامه ي مردم بوده از محبوبيت خاصي برخوردار باشند.
17. انتشار كتاب و ايجاد نمايشگاهي از اهداف قانون و عملكرد شوراي استان ها
18. تشويق شركت ها، كارخانه ها، و موسساتي كه به موقع نسبت به پرداخت عوارض اقدام مي كنند.
19. ايجاد ارتباط مستمر و پيگير با مراكز علمي، فرهنگي و پژوهشي جهت تبادل اطلاعات و آمار و استفاده از وسايل، تجهيزات و آزمايشگاه هاي آنان
20. برگزاري سالانه كلاسهاي توجيهي براي كارشناسان شوراهاي استان، شهرستان و منطقه در زمينه اهداف قانون و روش هاي جلب مشاركت عمومي
21. با استفاده از شيوه هاي گوناگون ، آگاهي هاي لازم در زمينه مشاركت صحيح و پايدار در مردم ايجاد شود از جمله از طريق رسانه هاي گروهي مانند راديو و تلويزيون.
نظرات شما عزیزان: